گاهی می توان
برای عزیز خود
چند سطر "سکوت"
به عنوان یادگاری نوشت،
تا در خلوت خود...
این سکوت تو را
هر طور که خواست معنی کند...
نظرات شما عزیزان:
سعید 
ساعت13:41---30 بهمن 1390
سلام... راستی اسمت چیه؟
خیلی وبلاگتو دوس دارم خیلی خوشم اومد
پاسخ:سلام سعید جان خوشحالم که دوست خوبی مثل تورو پیدا کردم...ازاومدنت و بودنت ممنونم مهربون...
همیشه آخر حرفا ، پر از حرفای ناگفتست
همیشه حال ما اینه ، همیشه دنیا آشفتست.....ولی دل منو تو به این آشفتگیها پشت پا زد....راه عشق انتخاب کرد...برات آرزوی موفقیت میکنم...یاحق
خادم الشهدا 
ساعت19:52---28 بهمن 1390
سلام وبت عالیه موفق باشی عزیزم
پاسخ:سلام محمد جان ممنون عزیزم ....به همچنین
داداش ایلیا 
ساعت14:13---28 بهمن 1390
سلام
براستی که سکوت دایره المعارفی از واژگان نانوشته نوازشگر دیدگان امید وار به وصال اوست ..
خلوت دلدار به همین چند سطر یادگاری سکوت دلخوش کرده . خلوتت را به عشق آمدن دلداری مهاجر از جور نامهربانیها در گذر زمان جاودان کن و دریای بی انتهای دلت را تماما برای ظهورش غرق تمنای خدایی ....
ایلیا
پاسخ:سلام
راست می گفت آن نویسنده آشنای من که من چشم هایم همیشه نیمه باز است و می خواهم بگویم که هیچ چیز و هیچ کس در این دنیا وجود ندارد که دیدنش به باز کردن تمام چشم بیرزد...خدایا دلم را پرکن ازمحبتت "آمین"
یاشا 
ساعت10:57---28 بهمن 1390